بچه ای که ناگهانی تغییر رویه داده و عصبانی و تندخو شده ، ممکن است علتش یکی از موارد زیر باشد:
برادر یا خواهر جدیدی پیدا نموده
بیشتر از معمول مورد ملامت و تحقیر قرار گرفته
زیاد کتک خورده و یا کسی دیگر در جلوی او تنبیه شده
نیت او غلط تعبیر شده
به نقص بدن و حقارت خود پی برده
مورد بی اعتنایی قرار گرفته و از نظر افتاده
خسته شده و یا مشغولیات کافی نداشته
از لولو و سایر چیزهای موحش ترسانیده شده
در انجانم کاری دچار اشکال گردیده
غذای کافی نخورده و یا معاشر و همبازی نداشته
سر به سر او گذارده شده و یا چیزی از دستش قاپیده شده
بدون اطلاع قبلی از ادامه مشغولیاتش جلوگیری بعمل آمده است.
والدين بايد صبور باشند . ودربرابر پرخاشگري كودكشان صبر كنند و بجاي سرزنش به دنبال سرگرم كردن كودك باشند.
بهتر از هر نوع تنبیه این است که رویه ای پیش گیریم تا بچه فرصت شرارت را نداشته باشد ، علت اصلی شرارت بچه ها اغلب نداشتن مشغولیت و سرگرمی است که از هر عذابی برای بچه سخت تر می باشد.
بچه های که همبازی و جای کافی برای بازی دارند و می توانند دور از بزرگترها چند ساعت بازی کنند چون بمنزل بر می گردند ، آرام و مطیع می نشینند و اگر به آنها گفته شود شلوغ نکنید اطاعت می نمایند و اگر کمی شرارت کنند می توان با اندک مهارت آنها را به اطاعت وادار نمود.ولی بچه ای که جایی برای گردش ندارد و در یکی دو اطاق محبوس است حتی اطاق مخصوص بخودش ندارد و اگر صدایش بیرون آید همه به او اعتراض می کنند چنین بچه ای نمی تواند که بد اخلاق نشود خواه ناخواه سرپیچی و گریه و شیطنت می کند که طبیعت او اقتضا می کند .
در بعضی از خانواده ها بچه را مانند بتی می پرستند. کلمه ای بر خلاف میل او نمی گویند و از بی معنی ترین حرکات او لذت می برند در این نوع خانه ها بچه صاحب اختیار مطلق است . حکم او بر همه رواست . هر که را بخواهد می زند و هر چه را بخواهد می شکند و می ریزد و حق هیچگونه اعتراضی ندارند . معلوم است این نوع بچه ها بلایی برای خود و خانواده و جامعه می شوند.
بچه ای که نتواند بازی کند نیروی حیات او بلا مصرف می ماند و در نتیجه عبوس و گرفته و آتشین مزاج و افسرده می گردد. برای غالب امراض بچه ها بازی و ورزش تنها علاج است فشاری که ، هر روز محیط بر اعصاب او وارد می آورد در اثر بازی رفع می گردد . بچه هایی که بازی و تفریحشان کم است زیاد گریه می کنند بهانه می گیرند و بی جهت اطرافیان خود را اذیت می کنند زیرا راهی دیگر برای بکار بردن انرژی خود ندارند.
در تربیت طفل نیاز به سرمشق خوب بمراتب بیشتر از دستور و انتقاد و درس اخلاق است والدین اگر از اولاد انتظاراتی دارند و می خواهند صفات نیک در آنها جمع باشد باید واجد آن صفات باشند.
چند نکته ای که در تربیت اخلاق بچه سودمند است عبارتند از:
بچه را صادقانه و یکنواخت دوست بدارید از افراط و تفرییط در ابراز محبت که موجب بدبختی او شود خود داری کنید
با بچه مانند یک فرد که دارای خصوصیات معینی است رفتار نمایید و منتظر نباشید که هر چه یکی کرده او نیز بکند او را در زندگی اجتماعی شرکت دهید تا نوع خواه و مردم دوست شود
او را مطابق رسم و آیین روز بار آورید نه مطابق افکار خودتان که در زمانی غیر از زمان او سرچشمه گرفته است.
جرات ، اعتماد بنفس و شجاعت را در بچه پرورش دهید
انتقاد کم و تمجید زیاد کنید
درباره او در حضور دیگران صحبت نکنید
بیش از اندازه لازم به او امر و نهی نکنید
منتظر نباشید که بچه شما راز همه چیز را به اندازه شما و مثل شما بفهمد . سعی کنید وارد دنیای او بشوید و از دریچه چشم او همه چیز را ببینید و معانی را مطابق ذهن او ادراک کنید
از تعلیم هنر هایی که او را عضو مفید جامعه بسازد غفلت نورزید
عادل باشید و از رفتار متناقض و بی رویه بپرهیزید
هیچگاه نگذارید موضوعی بجر و بحث بکشد . مسایل اخلاقی را با احساسات و تعصب توام نسازید
در حق بچه خود همان ادب و احترام را مرعی دارید که درباره دوست خود مراعات می کنید
هیچگاه بچه را فریب ندهید و به دروغ نگویید .
اطلاعات خود را راجع به مسایل تربیتی و اخلاقی حتی المکان بسط دهید تا بتوانید درست وظیفه خود را انجام دهید.
روان پرداز...برچسب : نویسنده : azadeamani azadeamani بازدید : 77